امروز به دور از نگرشهای متعصبانه و مذهبی و صحبت از عذاب وجدان حاصل از خیانت، با حقیقت و واقعیت خیانت و اتفاقات واقعی پس از آن، در کنار خانمی هستیم که اعتراف دارد به شوهرم خیانت کردم و با مشکلات بعد از خیانت به همسر رو به رو و خواهان استفاده از قانون جذب عشق برای جذب دوباره مردیست که با او به شوهر خود خیانت کرده. بله مسئلهی عجیبیست اما در جامعهی امروز بیش از اندازه با این موارد رو به رو هستیم. این خانم در پی خیانت به جدایی و طلاق رسیده اما حالا، از همیشه گرفتارتر است.
موضوع خیانت بسیار مرسومتر از تفکر شماست، در نظر سنجیای که در اینستاگرام ما انجام شد، حدود ۷۰ درصد مخاطبان با خیانت رو به رو بودهاند. ویدیوی این گفتگو را تماشا کنید.
آنچه اینجا دریافت میکنی
به همسرم خیانت کردم
پیشنهاد میکنیم پیش از هر چیز، دورهی کوتاه و رایگان بازگشت به رابطه را اینجا تماشا کنید:
متن پاسخ داخل ویدیو در زیر قرار گرفته، اما صحبتهای خانم و پرسش، فقط در ویدیو قابل تماشاست.
روانشناسی بعد از خیانت
سلام روزتون بخیر
شما اسیر خود فریبی هستید، خوب میدونید من چی میخوام بگم، شما عامدانه بستن چشماتونو انتخاب کردید.
مسئله امروز کشور به هیچ وجه اقتصادی نیست، مسائل فرهنگیایه که باعث شده موارد مثل شما و بعضا خیلی هم وخیمتر به شدت این روزا زیاد بشه. روز به روز دارم این سناریوهای تکراری رو بیشتر میشنوم.
شوهرم اعتیاد داشت تو این شرایط، یک بهانست حداقل با تجربه ای که از من میشناسید سعی به گول زدنم نداشته باشید، حتی اگه خودتونو گول میزنید. قطعا اعتیاد رو در دورانی که شما شیفته صاحبخونهتون شدید پیدا نکرده. الان فقط اعتیادش یک علت خوب برای جداییتون شده. شما جاذبه رو جای دیگه پیدا کردین. علتای خیانت به طور کامل توی دوره بازگشت به عشق باز شده و برای شرکت کنندههای دوره شرایط شما به شدت شفافه.
اگه جذبه وجود داشته باشه، اعتیاد که هیچ، شما در بدترین وضعیت ممکن هم دوست نداری دور بشی، اصلا، نمیتونی دور بشی. چه برسه به جدایی و شاید طلب کردن مهریه و له کردن اون برای ساخت یک زندگی تازه با کسی که تازه آشنا شدید و دلتون رو لرزونده.
اما الآن، همونطور که اعتیاد، بهانه شما برای جدایی از همسرتون بوده، صحبت لج و لجبازی و اصرار خونواده آقا هم بهانه اون، برای جدایی از شماست. این جاییه که چشماتونو بستید. علت چیه؟ همون جذابیتی که دیدید چطور در همسرتون پیش شما آروم آروم رنگ باخت و یخ کرد، به شکل خیلی وخیمتر در شما برای اون آقا نابود شده.
زندگی بعد از خیانت زن
موضوع جذابیت شما، فقط جذابیت ظاهری و جنسیتون نیست، جاذبه جنسی یک جاذبه زودگذره و فقط مختص شما نیست. اصلا مختص شما نیست. چند میلیارد زن روی سیاره این جذابیت رو دارن. جذابیت اساسی و دائم از ارزش درونی شما میاد. باید بر پایهی یک عزت نفس و استقلال و Independency باشه.
احساس ارزش درونی یعنی همون چیزی که با بهم زدن زندگیتون در پی آشنایی با صاحبخونه، نابودش کردید. هیچ بهانهای تو دنیا نه برای صاحبخونه واقعیت داره نه واقعا برای خودتون. و و وقتی این ارزش نباشه، مردم یک میلیون بهانه برای دور شدن از شما پیدا میکنن، شک نداشته باشید.
اعتیاد بهونهای بوده که هر دو ازش خبر دارین. هر دو میدونید موضوع چی بوده. هیچ سیاستمداری، هیچ حاکمی، هیچ انسانی توی تاریخ کسی رو که به خاطر یک سری منافع، به ارزشها و عهدی که داشته پشت کرده کنارش نگه نداشته. هر چقدر که میخواد منافع رسونده باشه، مهم نیست، مهم اینه که به خاطر جاذبه های شخصی خودش حاضر به انجام بدترین کار، یعنی عهد شکنی شده.
خیلی حاکمها این افراد رو بعد از گرفتن اطلاعات سر به نیست کردن. خیلیا همین الانم میکنن. چون میدونن فردی که خیانت میکنه، فردی که یک عهدی رو میشکنه هر عهدی رو میتونه بشکنه.
چون میدونن که فقط دیر و زود داره که یک جاذبهی بزرگتر مثل دفعه قبل پیدا بشه. میدونید چه کارمند و متخصصی تو بزرگترین شرکتای دنیا بیشترین ارزش رو پیش شرکتای رقیب داره؟ چه کسایی رو بیشتر میخوان از شرکتای رقیب جذب کنن؟ کسایی که با وجود هر شرایط سخت، به این سادگی ها حاضر به ترک شرکت نمیشن. نمونش تو سیلیکون ولی زیاده.
نیاز به علم روانشناسی نداره نیاز به یک درک عمیق نداره هر کسی متوجه این موضوع هست. هیچ چیز مثل عهد شکنی، انسان رو بیارزش جلوه نمیده. حتی اگه اوج پشتیبانی رو از این کار شما بکنن. حتی اگه عامل اصلی خودشون باشن.
میدونن هر انسانی دنبال جاذبههای خودش حرکت میکنه؛ و هر کسی در پی مشکلات ذهنیو رفتارای حاصل از احساس بی ارزشی خودش، به دنبال اثبات یک چیزیه. دوست داشته شما جدا بشین، دوست داشته عهد بشکنین، پشتیبانی کرده که این مرد به درد زندگی نمیخوره. و میدونید چطور جذابیت تون چطور میتونسته تو این شرایط حفظ بشه؟
این که به عهدی که داشتید وفادار بمونید. حتی اگر زندگی واقعا غیرقابل تحمل شده، نبینه که به خاطر دیدن یک جاذبه بزرگتر اونو خراب میکنید. هر کسی که این صحبت رو میشنوه بدونه هیچ استثنائی وجود نداره. حتی یک مورد موفق تو کل تاریخ نداریم.
عاقبت خیانت زن به همسر
شما زندگی رو خراب کردین، شاید آخرین رشته رو هم قیچی کرده باشین، اما آقا که میدونه حضور اون باعثش بوده، و اگر نبود این اتفاق نمیافتاد، در همون لحظه به هدف شخصی خودش که در پی عقده حقارتInferiority Complex، یا شاید عقده اودیپ، فقط به چنگ آوردن شما بوده، رسیده. رسید و تموم شد. شاید دوستتون داشته باشه، اما هرگز نباید انتظار داشته باشید این فرد با شما عهدی ببنده، و ازدواج کنه.
از ارتعاشات و قانون جذب پرسیدید. این موضوع خیلی متفاوت از اونچه میدونید تو دوره بازگشت به عشق کار شده. تمام انسانها همه چیز میخوان. چرا نمیتونن سطح ارتعاششون رو بالا ببرن بهش برسن؟ چرا یک درصد بهش میرسن و کمتر از یک درصد میتونن نگهش دارن؟
چون متاسفانه قانون جذب، فرمانبردار نیاز شما نیست. فرمانبردار لیاقت شماست. بالا بردن سطح ارتعاش انرژی، یعنی لایق شدن به معنای کلمه. دنیا هرگز اونچه رو میخواید به شما نمیده، اونی رو میده که لایقش باشید و ارزش درونیتون در سطحش باشه. این ارزشه، که سطح ارتعاش انرژی شما رو مشخص میکنه، نه فکر نیازهاتون.
تو قسمت قبل، صحبت کسی بود که واقعا میتونست با قانون جذب جادو کنه، توی یک درصد جامعه بود، اما بازم هرگز نمیتونست رابطه دائم بسازه.
ما همه بهترینها رو میخوایم. همه همه چیز میخوان، پس چرا بهش نمیرسن؟ چون هنوز برچسب قیمتی شون در سطح اون خواسته ها نیست. قانون جذب دروغ نیست، این درک از قانون جذب دروغه. تو دوره بازگشت به عشق من قانون جذب جلسه آخره؛ قانون جذب نیاز به احساس ارزش درونی داره نیاز به قدرت درونی داره نیاز به احساس لذت از ارزش درونی وجود داره، نیاز به درمان داره. ارتعاش شما به این شکل میتونه بالا بره و بالا بمونه؛ نه فقط با تجسم و ایجاد احساسات شدید لحظهای.
خیانت همسران
الان نمیتونه رهاتون کنه، بدون شک یک مشکل ذهنی داره و دوست داره در کنار همسرش از جسم و روح شما تا ابد بهره ببره. دوست داره نیاز دومش، نیاز به اهمیت Significance، تامین باشه. میخواد نیاز سومش تنوع Variety به این شکل ناسالم تامین بشه.
مشکلات این فردم برای شرکت کنندههای بازگشت به عشق شدیدا شفافه. این فرد به هر قیمت و با گفتن هر حرفی، شما رو لنگ در هوا تا ابد کنار همسرش نگه میداره و نیاز اول شما رو میگیره که امنیت و آرامش حاصل از احساس اطمینانه. الان مسئله ای رو میگم که پایان ماجرا رو همین امروز بخونید، حتی، حتی اگر همسرش از دنیا بره، باز بهانه های تازه سر میرسه. باز حاضر به بستن عهد با شما نمیشه. شما با هر جاذبه ظاهری و جنسی ای که میخواید داشته باشید، برچسب عهد شکن براش دارید.
بعد شنیدن این صحبت شما میرید پیشش و اینا رو بهش میگید. اونم به من بد و بیراه میگه و دلایلی رو براتون لیست میکنه که هرگز عهد شکنی نکردید و در واقع خودتونو خلاص کردید. بهتون میگه انسان باید زندگی خوب داشته باشه انسان باید از جایی که توش داره عذاب میکشه بیرون بیاد. انسان به دنیا اومده که زندگی کنه نه بردگی که تو کاری که لازم بوده و منطقی، انجام دادی.
عنوان کردن صحبتای امروز، هیچ دردی ازتون دوا نمیکنه. چون اصلا مسئله صحبت و کلماتی که ردو بدل میشه نیست. خیالتو راحت کنم، الان مسئله منطق نیست. احساسه. و احساسات ما، احساس خیانت احساس بیارزشی، بیشتر از اونچه فکر کنی غریزیه و با هیچ صحبتی قابل حل نیست. زبان ناخودآگاه کلمه نیست. این احساس بیارزشی رو فقط در شما نمیبینه، در خودش خیلی شدیدتر وجود داره.
چگونه خیانت به شوهر را جبران کنم
اگه ازم میپرسی پس باید چه کار میکردم تو اون شرایط بد؛ باید عزت نفستون رو بالا میبردید و باید اقدامی که انجام میدادید، هر اقدامی، در پی عزت نفس بود، نه جاذبه جنسی جدید یک نفر تازه توی زندگی. نه با همکاری صاحبخونه. که عزت نفست رو بیشتر از قبلم پایین بکشه.
رابطه امروز شما حتی اگر ایشون ازدواج نکرده بود، سمی بود. الآن ازدواج کرده، اون تکلیف خودش رو مشخص کرده، شما نه. و برای برطرف شدن نیازهاش، نباید تکلیف شما مشخص بشه.
امیدوارم فهمیده باشید باید از کجا شروع کنید. باید برچسب قیمتتون رو بالا ببرید. و باید به طور کامل از این فضا دور بشید. باید از خودتون شروع کنید.
برای شرکت در این برنامه با تلگرام ما @tarhetalayi در تماس باشید.
منبعی مفید در این خصوص که در صورت تسلط به زبان انگلیسی توصیه میشود:
2 پاسخ
سلام وقت بخیر، شاید زیاد ب موضوع مربوط نباشه ولی خیلی ب کمکتون نیاز دارم
بنده۱سالو۲ماه با آقایی رابطه داشتم، ی رابطه کامل ودوطرفه ک هیچ وقت قهر نداشتیم تو این مدت،ایشون ب دلیل کارشون ی شهر دیگه بودن و دوسه ماهی یکبار بخاطر من میومدن شهر ما ولی هر روز ۷،۸ساعت در ارتباط بودیم وتمام مدت ویدئوکال داشتیم، ولی یک ماه آخر رفتارای من خیلی عوض شدو خیلی با ایشون دعوا میکردم ومیخواستم جدا بشم ک اصلا دست خودم نبود،وقتی ک ب خودم اومدم رفتارای اون آقا عوض شدو طبیعی نبود حرفاشون، از ی طرف میگفت ک خیلی دوست دارم هیچوقت ولم نکن،چند مین بعد میگفت من میخوام جدا بشم و نمیتونم تحمل کنم و همچی در عرض یک ماه عوض شد، من ب دعا اعتقادی ندارم ولی مادرشون میگفتن ک تو اتاقشون دعا پیدا کردنو شخصی ک از من خوشش نمیومد هم اون آقا رد برده پیش ملا بخاطر همین اینطوری شده و رفتاراش با همه عوض شده،جوری شده بود ک انگار دیگه نمیتونه منو تحمل کنه وجدا شدیم و از همه جا همو بلاک کردیم، الان ۵ماه میگذره من مدتی پیش خیلی کم کارایی گفتین برای بازگشت عشق انجام بدیم رو انجام دادم ولی چند روزی ی بار تجسم میکردم مینوشتم تا ی ماه قبل ایشون منو فالو کردن وچند تا پیام کوتاه داشتیم، چند تا استوری گذاشتنو منو تگ کردن ک مثلا از وقتی برآورده نشدی دیگه آرزو نکردمو امثال اینا، ولی بازم دیگه هیچ پیامو زنگی ردوبدل نشد، ایشون منو فالو دارن و تمام استوری های بنده رو میبینن و مادرشون با من هنوز در ارتباطه و چند بار متوجه شدم با گوشی مادرشون منو چک میکنن، بنظر شما اگه تمام کارایی ک گفتین رو این دفعه مرتب انجام بدم میتونم با قانون جذب رابطرو مثل قبل کنم؟ چون واقعا ایشون رو دوست دارم، ممنون میشم جواب بدین🙏🏻
کاش هوشیار تر میشدیم کاش مثل شما آقای عربی زودتر یادمیگرفتیم کاش زودتر از اینا
الان روح اسیب دیده چقدر سخته ترمیم روح